بحث نظام سلامت از مجموعه سازمانها و مؤسساتی تشکیل شده است که به ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در سه سطح پیشگیری، تشخیص و درمان به موقع و بازتوانی میپردازند.
بحث نظام سلامت از مجموعه سازمانها و مؤسساتی تشکیل شده است که به ارائه خدمات بهداشتی و درمانی در سه سطح پیشگیری، تشخیص و درمان به موقع و بازتوانی میپردازند.
حرکت این مؤسسات میبایست در جهتی باشد که بتوان آنها را در راستای پایداری مالی سوق داد؛ مسألهای که غفلت از آن، بسیاری از فعالیتهای خیریهای و بشردوستانه را در کشور با چالش عمده مواجه ساخته است. امروزه میتوانیم موارد عدیدهای از مراکز درمانی خیریهای را شاهد بیاوریم که با صرف هزینههای فراوان ساخته شدهاند، اما به دلیل عدم پایداری مالی از عهدهی تأمین هزینههای جاری خود برنیامده و خود به عنوان مشکلی در سیستم بهداشتی و درمانی کشور مطرح شدهاند.
کمکهایی که از سوی خیرین به مؤسسات صورت میگیرد به گونههای متفاوتی مانند پول نقد، واگذاری املاک، خرید تجهیزات مورد نیاز و حتی در مواردی این کمکها به صورت انجام کار رایگان برای مؤسسات خیریهی سلامت میباشد، که این روشهای کمک مالی، مورد تأكيد قرار گرفته و نشان داده شد که در بسیاری از موارد افراد با مراجعه به مؤسسات خیریه به دنبال کمک هدفمند به مؤسسه در جهت خریداری تجهیزات مورد نیاز میباشند و یا در برخی موارد بعضی از افراد به صورت نیروی داوطلب در مؤسسه به ارائهی خدمت میپردازند. این موضوع نشاندهندهی آن است که علاوه بر وجود حس بشردوستانه برای کمک به بخش سلامت، این بینش عمیق هم وجود دارد که این کمکها هدفمند و در جهتی باشد که برای مؤسسه خیریه، بیشترین اثربخشی را داشته باشد.
ناکافی بودن اطلاعات مردم از سازمانهای خیریه یا به عبارتی ناتوانی در ایجاد فرهنگ و هنجاری به نام «فعالیت داوطلبانه» یا « فرهنگ سمنها» در جامعه و فقدان نظام جامع قانونی مرتبط با سازمانهای مردم نهاد دو موضوع اساسی میباشند که موجب ایجاد چالش در مؤسسات خیریه در ایران میشوند و تا راجع به این دو مورد چارهجویی و ارائهی راهکار صورت نگیرد، این مؤسسات همچنان باید وضعیتی تکراری همراه با دغدغههایی مشابه را از سر بگذرانند.
«فقدان مدیریت علمی» را میتوان به عنوان عامل اصلی ناکارآمدی مؤسسات خیریه ذکر کرد. بخشهای خیریهای باید بدانند که هر گونه کمکی با نیّت خیرخواهی، تا زمانی که در چهارچوب قوانین و مقررات نباشد، نمیتواند بازدهی مطلوبی داشته باشد. خوشبختانه در سالهای اخیر و با تشکیل مجمع خیرین سلامت در سطح کشوری و در سطح استانها با همکاری وزارت بهداشت، گامهای مناسبی جهت همراستایی مؤسسات خیریهی سلامت با متولیان سلامت برداشته شدهاست، اما تلاشهای انجام گرفته کافی نمیباشد و جدیت بیشتر طرفین را در این زمینه میطلبد. ناپایداری منابع مالی مؤسسات خیریه آنها را در آینده دچار مشکل میکند. مؤسسات خیریه باید با به کارگیری مدلهای نوین تأمین منابع مالی مانند انتشار اوراق وقف و ایجاد صندوقهای وقفی در جهت افزایش پایداری منابع مالی خود حرکت کنند. ضمن آنکه میتوان با فرهنگسازی و جلب اعتماد خیرین، زمینه به کارگیری مدیریت علمی در این مؤسسات را در راستای اعمال مدیریت مناسبتر فراهم کرد.