بیشتر ما انگیزهی کافی را برای کمک به فقرا داریم. کمتر کسی است که دوست نداشته باشد در تامین غذا، پوشاک و مسکن فقرا، در حد توانش مشارکت داشته باشد. اما نیازهای آنها را به درستی نمیشناسیم و معمولا تلاشهایی برای کمک میکنیم که اثربخشی و کارایی بسیار اندکی دارد. برخی افراد هرچند کم، توان تأمین نیازهای خود و خانوداهشان را دارند ولی برخی دیگر بنابر شرایط سختی که در آن قرار دارند، قادر به تامین نیازهای خود و خانواده نیستند.
نیاز چیست؟ نیازمند کیست؟
بیشتر ما انگیزهی کافی را برای کمک به فقرا داریم. کمتر کسی است که دوست نداشته باشد در تامین غذا، پوشاک و مسکن فقرا، در حد توانش مشارکت داشته باشد. اما نیازهای آنها را به درستی نمیشناسیم و معمولا تلاشهایی برای کمک میکنیم که اثربخشی و کارایی بسیار اندکی دارد. برخی افراد هرچند کم، توان تأمین نیازهای خود و خانوداهشان را دارند ولی برخی دیگر بنابر شرایط سختی که در آن قرار دارند، قادر به تامین نیازهای خود و خانواده نیستند.
نیاز چیست؟
تعریف و مفهوم نیاز در لغت به معنای احتیاج، ضرورت و فقدان است. «نی» به عنوان پیشوند به معنای بستن و فشار آوردن و مجبور کردن است. نیاز در فرهنگ عامیانه به پول یا هرچیز دیگری که به عنوان صدقه و رفع حاجت داده میشود، اطلاق می گردد. واژه نیاز که در آغاز با واژگان کار و فعل به طور مترادف به کار می رفته است، امروز معنای پیچیدهتر و نامشخص تری دارد که در ذیل به آن اشاره میشود:
- نیاز نوعی احساس فقدان یا حرمان است که به یک موجود زنده(مخصوصاً انسان دارای آگاهی) به جهت آنکه در جریان تحقق اهدافش خود را فاقد چیزی میبیند، دست میدهد.
- همچنین با این واژه، حالت موجودی در نظر میآید که از خارج و در برابر آنچه در جریان تحقق اهدافش کم دارد به او نگریسته میشود.
- علاوه بر این، با این واژه، میتوان چیزی را مطرح نمود که یک موجود برای زندگی بدان نیازمند است، نظیر اکسیژن.
نیاز هرگونه حالت در درون فرد است که برای زندگی، رشد و سلامت، واجب و ضروری است. در صورتی که به نیازها رسیدگی شده و ارضاء شوند، سلامتی حفظ میشود و بهبود مییابد. اگر نیازها نادیده گرفته شوند، لطمهای ایجاد خواهد شد که سلامت جسمی یا روانی را مختل میکند. بنابراین، قبل از اینکه به سلامت روانی یا جسمانی لطمه وارد شود، حالتهای انگیزشی، نیروی محرکی را برای عمل کردن به وجود میآورند. در روانشناسی، نیاز عبارت است از حالت محرومیت، کمبود و فقدان در ارگانیزم.
میتوان برداشتها و تعاریف را به چهار دسته طبقه بندی کرد:
- نیاز به عنوان فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب
- نیاز به عنوان یک خواست یا ترجیح
- نیاز به عنوان یک عیب یا نقصان
- برداشت ترکیبی
تشخیص نیازمند واقعی
این روزها شکل وشمایل تکدیگری فرق کرده گاه این روشها چنان بدیع و نو هستند که هر قدر هم که محتاط باشیم، قادر به تشخیص صحت آن نیستیم و برای کمک کردن یا نکردن بر سر دو راهیمیمانیم. یکی به بهانه بیماری فرزندش، یکی به بهانه ادای نذرش، دیگری به بهانه سرقت کیفش و آن یکی با حرفی دیگر میخواهد از احساس ترحم ما برای رسیدن به وجه مورد نیازش به عنوان یک پل استفاده کند. سوال مهم این است که چگونه میشود با این همه نقاب، نیازمند واقعی را تشخیص داد؟
افراد نیازمند نیاز به احساس دلسوزی و ترحم از هیچ سمتی را ندارند. آنها تنها با همراهی یک جامعه پویا میتوانند از فقر و نیازمندی خود خارج شوند. جامعهای پویا است که افراد جامعه در رابطهای ساختارمند و ایمن بتوانند از خدمات و سرمایههای ملی خود استفاده کنند و اگر شکافی ایجاد شد با همراهی هم بتوانند آن را از بین ببرند.
بهترین راه برای یافتن کسانی که نیازمند واقعی باشند این است که به دنبال موسسه خیریهای معتبر و خوش نام باشیم و در مورد صحت عملکرد آنها، تا آن جا که امکان دارد، تحقیق به عمل آوریم.
برای تشخیص راههای مختلفی وجود دارد که به ما کمک میکند:
- بهترين گزينه براي كمكرسانی به نيازمندان واقعي اين است كه گروههايي تشكيل دهيم و اين افراد را شناسايي كنيم. با پرس و جو ميتوانيم افراد مورد نظر را بشناسيم و كمكهايي كه جمعآوري ميشود را بين آنها تقسيم كنيم.
- یکی دیگر از راههای شناسایی نیازمندان واقعی این است که به مناطق فقیرنشین شهر خود برویم تا وضعیت زندگی این افراد را از نزدیک مشاهده کنیم و در صورت امکان به آنها کمکهای نقدی و غیرنقدی مانند خوراک، پوشاک، دارو و… اهدا کنیم. طبیعتاً این کار زمانبر است و مدت زیادی را باید صرف پیدا کردن و شناختن این افراد بکنیم. همچنین ممکن است خیلی از این افراد مایل به دریافت کمک از ما نباشند و برای حفظ آبرو و غرور با این کار مقاومت کنند.
- یکی دیگر از راهها همکاری با موسسات خیریهی مختلفی است که هر کدام در زمینههای مختلف به افراد نیازمند کمک میکنند. ما میتوانیم خانوادهها و افراد نیازمندی را که شناسایی کردهایم و به دلایلی مایل به دریافت کمک از ما نیستند به این مؤسسات معرفی کنیم تا آنها را تحت پوشش خود قرار دهند.
همانطور که گفتیم خیلی از این افراد نیازمند ممکن است خجالت بکشند که به طور مستقیم از ما کمک بگیرند و برای حفظ عزت نفس به تنهایی مشکلات را تحمل کنند. بهترین راه کمک گرفتن از خیریهها است زیرا علاوه بر این که به طور ناشناس به این نیازمندان کمک میشود.
این کمکها به طور دائمی به این خانوادهها داده میشود. در واقع این خانوادهها مطمئن هستند که به طور ماهیانه کمک از سمت این موسسات و افراد خیر به آنها میرسد و میتوانند روی این کمکها به صورت دائمی حساب باز کنند. امروزه موسسات خیریهی زیادی هستند که کمکهای نقدی و غیرنقدی مردم را هرچقدر هم کم باشد به صورت ماهیانه به خانوادههای نیازمند میرسانند تا این افراد بتوانند در شرایط بهتری زندگی کنند و کودکان آنها از نیازهای طبیعی خود محروم نشوند. با این وجود در شرایط فعلی اگر امکان تحقیق در مورد موسسه و اعتماد به سازمانی خاص برای شما میسر نیست می توانید با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده در این سازمانها سریع تر نیازمندان واقعی را پیدا کنید و مستقیماً به آنها کمک کنید.